English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4589 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hod U بالا وپایین پریدن
hods U بالا وپایین پریدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
teetered U بالا وپایین رفتن
skips U بالا وپایین رفتن
skip U بالا وپایین رفتن
teeters U بالا وپایین رفتن
teetering U بالا وپایین رفتن
teeter U بالا وپایین رفتن
skipped U بالا وپایین رفتن
fluctuates U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuate U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuated U نوسان کردن بالا وپایین رفتن
seesaw U بالا وپایین رفتن الله کلنگ کردن
scend U در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
dapping U نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
vertical U متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
buck U بالا پریدن وقوز کردن
bucks U بالا پریدن وقوز کردن
jounce U بشدت بالا و پایین پریدن
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drops U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropping U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
lubber's hole U سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع
foremast U دگل جلو وپایین کشتی
subclass U طبقه پست وپایین اجتماع
underclass U طبقه پست وپایین اجتماع
forepeak U مخزن جلو وپایین کشتی
deal lift U بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
centaur U حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
centaurs U حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
spring U پریدن
jumped U پریدن
jump U پریدن
jumps U پریدن
popping U پریدن
springs U پریدن
start up U از جا پریدن
to take ones flight U پریدن
to take off U پریدن
skips U پریدن
skipped U پریدن
to start up U از جا پریدن
skip U پریدن
To jump . To be startled. U ازجا پریدن
glides U سبک پریدن
bail out U پریدن از هواپیما
shying U ازجا پریدن
hips U جستن پریدن
glide U سبک پریدن
glided U سبک پریدن
stow U پریدن انباشتن
stowed U پریدن انباشتن
stowing U پریدن انباشتن
stows U پریدن انباشتن
pole vaults U بانیزه پریدن
pole vault U بانیزه پریدن
hip U جستن پریدن
to skip rope U از طناب پریدن
shyest U ازجا پریدن
shyer U ازجا پریدن
shy U ازجا پریدن
shies U ازجا پریدن
shied U ازجا پریدن
to fly away U پریدن ورفتن
kickover U زدن و پریدن
snap a person's head off U بکسی پریدن
snap a person's nose off U بکسی پریدن
pop U پراندن پریدن
skitter U پریدن وسرخوردن
pops U پراندن پریدن
popped U پراندن پریدن
splash line U خط پریدن به اب در غواصی
spout U پریدن فواره زدن
vault U جست زدن پریدن
vaults U جست زدن پریدن
bucks U ازروی خرک پریدن
fly U گریختن پریدن پرواز
takeoff U ازجا پریدن وبلندشدن
buck U ازروی خرک پریدن
takeoffs U ازجا پریدن وبلندشدن
to d. a leap U جرات پریدن کردن
hurdle U از روی مانع پریدن
To jump across the stream. U ازروی نهر آب پریدن
fly U پرواز کردن پریدن
spouts U پریدن فواره زدن
spouting U پریدن فواره زدن
spouted U پریدن فواره زدن
bail out U پریدن و شیرجه رفتن در اب
hurdles U از روی مانع پریدن
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
tumbled U جست وخیز کردن پریدن
hurdle U از روی پرچین یاچارچوب پریدن
springs U حالت ارتجاعی فنر پریدن
bounce U پریدن گزاف گویی کردن
spring U حالت ارتجاعی فنر پریدن
bounced U پریدن گزاف گویی کردن
tumble U جست وخیز کردن پریدن
tumbles U جست وخیز کردن پریدن
To go for each other. U بیکدیگر پریدن ( نزاع کردن )
hurdles U از روی پرچین یاچارچوب پریدن
bounces U پریدن گزاف گویی کردن
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
jump U پریدن با چتر پرش اسب از مانع
To jump down somebodys throat. U ناگهان وسط حرف کسی پریدن
crash the gate <idiom> U بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
jumps U پریدن با چتر پرش اسب از مانع
to jump up at somebody U به کسی پریدن [مانند سگ دوستانه یا خوشحال]
front underlock U خیمه کامل و پریدن به پشت حریف
jumped U پریدن با چتر پرش اسب از مانع
to snap one's nose or head off U بکسی پریدن واوقات تلخی کردن
to jackknife U با بدن سیخ از روی خرک حلقه پریدن [ژیمناستیک]
rushed U برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
bail out U به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن
rushing U برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rush U برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
screening U پریدن جلو دید تیم حریف درهنگام سرو زدن
steer wrestling U پریدن از اسب به گردن گاو وفرود امدن او به زمین باپیچاندن گردنش
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
to jump on somebody U به کسی پریدن [زود ایراد گرفتن از کاری که کرده شده یا چیزی که گفته شده]
skydive U پریدن از هواپیما با چتر ومانور پیش از بازشدن چتر
pull up U بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
to brachiate U از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
nipped U جفت جفت زدن پریدن
nips U جفت جفت زدن پریدن
nip U جفت جفت زدن پریدن
foulest U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouler U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foul U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouls U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouled U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
ascendancy U بالا
overhead U سر بالا
aweigh U بالا
up U بالا
overtones U بالا تن
overhead U بالا
lever bridge U پل بالا رو
ascendency U بالا
headwater U بالا اب
uppermost U از بالا
at a great age U در سن بالا یی
upper U بالا
high U بالا
outreach U بالا
up stairs U بالا
gallery U لژ بالا
galleries U لژ بالا
highest U بالا
highs U بالا
superincumbent U از بالا
over- U بالا
up there U ان بالا
aloft U بالا
in old age [in great age] U در سن بالا
atop U بالا
over U بالا
upping U بالا
upping U رو به بالا
upped U رو به بالا
balcony U لژ بالا
balconies U لژ بالا
above U در بالا
upside U بالا
top U بالا
upper limit U حد بالا
on high U در بالا
up U رو به بالا
upped U بالا
overtone U بالا تن
soar U بالا رفتن
mountant U بالا رونده
upward rotation U چرخش رو به بالا
upper bound U کران بالا
upriser U بالا رونده
shoot out U بالا جستن
rally U بالا بردن قی مت
embezzle U بالا کشیدن
rallies U بالا بردن قی مت
regorge U بالا اوردن
res U noitaloseR بالا
scandent U بالا رونده
on stilts U بالا ایستاده بل
raising U بالا اوردن
shoot-out U بالا جستن
shoot forth U بالا جستن
upward compatible U همساز رو به بالا
soars U بالا رفتن
shoot-outs U بالا جستن
upper beam U تیر بالا
upraise U بالا بردن
uplifter U بالا برنده
uplifts U بالا بردن
aspire U بالا رفتن
upward flow U جریان رو به بالا
Recent search history Forum search
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
3she brought disgrace on the family.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1Soar
1preppy
1I carried her up the five steps to the front door
2high dimentional task solution space
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com